اول تا آخر کتاب جمله ها و عباراتی وجود دارد که نشان می دهد مرسو برای هیچ چیزی کوچک ترین ارزشی قائل نیست. مثل این است که بعد از هر اتفاقی مرسو بگوید: خب که چی!!
در اعمال مرسو هیچ منطق عینی دیده نمی شود. برای مثال او بدون هیچ منطقی می خواهد با مری ازدواج کند یا یک فرد عرب را بکشد.
اتفاقات بخش اول کتاب به نظر برای مرسو عادی هستند ولی وقتی بخش دوم کتاب را می خوانید پی می برید که ذره ذره آن ها علیه مرسو در دادگاه استفاده می شود و همین به جذابیت داستان می افزاید.
درباره کتاب بیگانه آلبرکامو...برچسب : نویسنده : shahrbanookhanoom بازدید : 160