معرفي نويسندگان برتر جهان(رمان – داستان)

ساخت وبلاگ


هر هفته با يك نويسنده

هر كتابي دري است به تماميت يك قلمرو. (سوزان سانتاگ)


 

     هاروکی موراکامی (ژاپن)

 

هاروکی موراکامی از معروف ترین نویسندگان امروز ادبیات ژاپن و جهان است.

او که در شهر بندری و بین المللی کیوتو به دنیا آمده بود زندگی در محیطی چند ملیتی را تجربه کرد و عمیقاً تحت تاْثیر فرهنگ های گوناگون قرار گرفت.

او در مورد نویسنده شدن خود می گوید: ”روزی در سال 1974 روی چمن دراز کشیده بودم و سرگرم تماشای مسابقه‌ی بیس بال بودم که ناگهان تصمیم گرفتم به نویسندگی بپردازم. رمان نویسی را در 29 سالگی شروع کردم. تا پیش از آن آثار نویسندگان ژاپنی را با علاقه ای واقعی نخوانده بودم. بنابراین شروع کردم به نوشتن به سبک خودم. از همان اول سبک من سبک خودم بود و نه هیچ کس دیگر.“

موراکامی درباره ی رابطه اش با ادبیات ژاپن می گوید: ”در سال های 1960 که نوجوان بودم رمان های ژاپنی را نمی پسندیدم. بنابراین تصمیم گرفتم که آنها را نخوانم. من به عمد می خواستم خودم را از ادبیات ژاپنی دور نگه دارم.“

 

اولین رمانی که موراکامی نوشت آواز باد را بشنو نام داشت

که یک جایزه ی معتبر ادبی ژاپن را برایش به ارمغان آورد. (البته موراکامی پیش از این رمان یک رمان دیگر به نام پین بال نوشته بود ولی او رمان مزبور را جزو آثار ضعیف خود می داند و چندان یادی از آن نمی کند). با انتشار چهارمین و معروف ترین رمان Norwegian wood بود که با فروش حیرت انگیز بیش از 4 میلیون نسخه به اوج شهرت و محبوبیت رسید.

موراکامی به دلیل استقبال خارق العاده‌ی خوانندگان ژاپنی از این رمان از ژاپن گریخت و به یونان رفت. او به همراه همسرش چند سالی را در یونان ماند و در آنجا رمان Sputnik Sweetheartرا نوشت.

 

طیف خوانندگان موراکامی را تمامی گروه های سنی از نوجوان 16 ساله گرفته تا میانسال پنجاه-شصت ساله را در بر می گیرد.

موراکامی که اینک 56 سال دارد خود را هنوز یک کودک می داند: ”هنوز از خودم می پرسم من کی هستم؟ چه کار باید بکنم؟ 56 سال سن ام است ولی هنوز بعضی وقت ها احساس می کنم پسرکی بیش نیستم و احساس گمگشتگی می کنم.“

 

او بر خلاف اکثر نویسندگان که تحرک چندانی ندارند و حتی به سلامت بدنی خود اهمیتی نمی دهند ورزش را بسیار مهم می داند.

هر روز می دود، شنا می کند، و حتی در مسابقات ماراتن شرکت می کند. ساعت 9 شب می خوابد و 4 صبح از خواب بر می خیزد: ”برای اینکه نویسنده ی خوبی باشی باید از قدرت و سلامت بدنی خوبی هم برخوردار باشی.“ 

داستان# های کوتاه او به طور مداوم در نشریات معتبری نظیر نیویورکر، گرانتا، هارپرز، و پلؤشرز به چاپ می رسد. 

موراکامی مترجم نیز هست.

او بیش از سی اثر ادبی را از انگلیسی به ژاپنی ترجمه کرده. آثار نویسندگانی نظیر: ریموند کارور، ریموند چندلر، تیم اوبراین، اف. اسکات فیتزجرالد، ترومن کاپوته و گریس پیلی. آثار خود موراکامی نیز (که بیش از سی عنوان کتاب داستان#ی و غیر داستانی را در بر می گیرد) به 16 زبان دنیا ترجمه شده است. 

موراکامی را با نویسندگان زیادی (نظیر کافکا، کارور، دلیلو، پینچون، چندلر، سالینجر، استر، و بورخس) مقایسه کرده اند

ولی حقیقت این است که او نویسنده ای اصیل است با صدایی منحصر به فرد.

هاروکی موراکامی فقط هاروکی موراکامی است با نثر و سبک مسحور کننده و جادویی بی نظیرش.

طرفداران بیشمار او مصرانه اعتقاد دارند که او روزی جایزه ی نوبل ادبیات را از آن خود خواهد کرد.

 

در کتاب كافكا در كرانه صحنه ی دراماتیک در فصلی از کتاب است که عده ای کودک دبستانی همراه معلم خود، در پایان جنگ جهانی دوم، برای جمع کردن قارچ به کوهستان می روند و براثر حادثه ای مشکوک همگی بیهوش می شوند و یکی از آنها به نام ناکاتا مدت ها به هوش نمی آید و پس از به هوش آمدن دارای استعداد خارق العاده ای می شود و توانایی حرف زدن با گربه ها را دارد. در این کتاب نیز علاقه ی وافر موراکامی به گربه ها مشهود است.


فصل های کتاب یک درمیان از زبان کافکا تامورا (اول شخص ) و از زبان ناکاتا ( سوم شخص ) روایت می گردد.

هاروکی موراکامی می گوید: کافکا درکرانه معماهای متعددی در بر دارد. اما هیچ راه حلی ارائه نشده است. به جای آن بسیاری از این معماها یکپارچه شده اند و از در هم آمیختن آنها راه حل شکل گرفته است و برای هر خواننده ای شکل این راه حل متفاوت است.

هاروکی در جایی از کتاب می گوید:« …یک نقص هنری آگاهی ات را برمی انگیزد و هوشیار نگهت می دارد…»

در جایی از کتابِ کافکا می گوید: « بستن چشم هایت چیزی را عوض نمی کند. چون نمی خواهی شاهد اتفاقی باشی که می افتد، هیچ چیز ناپدید نمی شود. در واقع دفعه ی بعد که چشم واکنی، اوضاع بدتر می شود. دنیایی که توش زندگی می کنیم این جور است. »))

 

آثار:

از موراكامي تاكنون آثاري زير به فارسي ترجمه شده است:

_ كافكا در كرانه_ پس از تاريكي_ گربه هاي آدمخوار _ داستان هاي روز تولد _ چاقوي شكاري _ سرزمین عجایب و ته جهان (ترجمه مهدي غبرايي)

_ از دو كه حرف مي زنيم از چه حرف مي زنيم (ترجمه مجيد ويسي)

_ ديدن دختر صد در صد دلخواه در صبح زيباي آوريل_ نفر هفتم (ترجمه محمود مرادي)

_ كافكا در ساحل (ترجمه گيتا گركاني)

_ ابر قورباغه و پاي عسلي(ترجمه فرناز حائري)

_ داستان هاي تولد(ترجمه پروانه عزيزي)

_ بعد از تاريكي _ بعد از زلزله(ترجمه علي حاج قاسم)

_ داستان هاي جشن تولد (اسدالله امرايي)

 

و آثار ديگر وي:

به آواز باد گوش بسپار

پینبال،1973

تعقیب گوسفند وحشی

سرزمین عجایب و پایان جهان

جنگل نروژی

رقص رقص رقص

جنوب مرز، غرب خورشید

سرگذشتنامه پرندگان باد پرواز

دلدار اسپوتنیک

 

درباره کتاب بیگانه آلبرکامو...
ما را در سایت درباره کتاب بیگانه آلبرکامو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shahrbanookhanoom بازدید : 180 تاريخ : شنبه 24 فروردين 1398 ساعت: 22:30